معادل
فارسی | تعریف |
واژه لاتین |
بازپروری |
فرایند از نوسازگار ساختن فردی که
ظرفیتهای خود را از لحاظ
ذهنی یا بدنی از دست داده است. |
re-education |
برون
ریزی | بیان برونی یک هیجان یا تنش |
discharge |
تراز
ذهنی | در جریان کودکی همگام با رشد بدنی ،
گسترش ذهنی واجد افزایش
کلی ظرفیتهاست و این به منزله بالا رفتن تراز ذهنی است. | mental level |
تربیت |
مجموعه وسائل یا روشهایی که به کمک آنها
به هدایت تحول کودک
میپردازند. |
education |
حافظه |
مجموع تجارب گذشته که میتوانند به خاطر
آیند. |
memory |
حافظه
فوری | اصطلاح دو پهلویی که معرف ظرفیت تکرار
بلافاصله پس از دیدن
یا شنیدن ردیفهای اعداد ، هجاها یا کلمات یا بازپدیدآوری علامات ،
نقشها است. | short term memory |
خود
رهبری | روش آموزش پرورشی مشتمل بر واگذاری
سازمان انضباطی مدرسه یا
کلاس به شاگردان |
self-government |
رشد
یافتگی | حالتی که از به انجام رسیدن یک فرایند
تحول یا یک رشد داخلی
حاصل میشود. |
maturity |
رشد |
افزایش یا نمو تمامی ارگانیزم فردی یا
قسمتهایی از آن. | growth |
رشد
داخلی | فعالیت درونی که مراحل پی در پی تحول
کودک را تائید میکند
و تابع تعامل ارگانیزم و محیط درونی است. |
maturation |
سن
عقلی | تراز عقلی یک فرد آدمی که با محاسبه
شکستها و موفقیتهای
وی در تستهای متناسب با سن او بدست میآید. |
mental age |
صراحت
ذهنی | مرحله بازگشت به یک فکر بهنجار پس از یک
دوره اغتشاش ذهنی
یا هذیان. |
lucidity |
فکر |
حل مساله بر اساس فعالیت تصوری |
thinking |
کودنی
حرکتی | نارسائی رشد و کنشهای حرکتی ارادی که
بوسیله مجموعهای از
تستها ، مانند مقیاس اوزرتسکس آشکار میشود. |
debilite motrice |
لفظ
پردازی | حالت مرضی سخن گفتن است که با بیمعنایی و
تکرار قالبی کلمات
مشخص میشود. |
verbigeration |
رشد
شناختی | عبارتست از رشد خرد در طول زمان. یعنی
بالیدگی فرایندهای فکری
عالیتر از دوران طفولیت تا بزرگسالی. |
congnitive development |